تحلیل مبانی رای وحدت رویه 794 تاریخ 21/5/1399 : بطلان شرط سود مازاد

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

عضو هیات علمی دانشگاه تهران

چکیده

امروزه در محدودیت گستره اجرای اصل آزادی قراردادی کمتر اختلافی ملاحظه می‌شود. به‌ویژه در قراردادهایی که یک‌طرف آن مصرف‌کننده یا شخصی در موقعیت ضعیف‌تر نسبت به دیگری قرار دارد و یا در قراردادهای استاندارد یا قراردادهایی که مورد مذاکره طرفین واقع نمی‌شوند نمی‌توان آزادی قراردادی را مستند مشروعیت و درستی قرارداد تلقی کرد. اندراج هر نوع شرط غیرمنصفانه و تحمیلی که مغایر اخلاق حسنه، نظم عمومی و قواعد امری باشد بی‌اعتبار است. در واقع در همه سیستم های حقوقی حکم ممنوعیت از انجام اعمال حقوقی مغایر با این موارد سه‌گانه محل اتفاق است. نمی‌توان این ممنوعیت‌ها را با انعقاد قرارداد یا اندراج شرطی در قرارداد نقض کرد. ضمانت اجرای چنین نقضی بطلان عمل حقوقی است. رای وحدت رویه 794 همین دیدگاه را بیان می‌کند. شرط سود مازاد مغایر نظم عمومی اقتصادی و مخالف قاعده امری و نقض ممنوعیت و نهی قانون‌گذار است. محاکم باید با الهام از این رای در هر مورد دیگری به‌آسانی حکم به بطلان عمل حقوقی دهند که ممنوعیتی امری را نقض کرده است و اصولاً ممنوعیت‌ها در قلمرو امور بانکی و پولی امری است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

uniform judicial precedent no 794 :nullity of surplus profit condition

نویسنده [English]

  • Jalil Ghanavati
Faculty member of university oftehran
چکیده [English]

Today, there is less dissidence in the limitation of implementation of the principle of contractual freedom. Especially, the principle cannot be considered as a basis of legitimacy and validity of the contract in B2C contracts or where a person in a weaker position than the other, or in standard contracts or contracts that are not negotiated by the parties. The imposition of any unjust and unfair condition that is contrary to good morals, public order and the obligatory rules is invalid. This prohibition cannot be violated by concluding a contract or including a condition in the contract. The sanction of the implementation of such a violation is the invalidity of the legal action. The uniform judicial precedent no 794 expresses the same view. The surplus profit condition is contrary to the general economic order and contrary to the obligatory rule and violates the prohibition of the legislator. Inspired by this this uniform judicial precedent, the courts should in any other case easily rule on the invalidity of a legal act which has violated a prohibition, and in principle prohibitions in the banking and monetary matters

کلیدواژه‌ها [English]

  • nullity of condition
  • rules
  • surplus profit
  • economic order
  • unfair terms
الف. فارسی
جعفری لنگرودی، محمدجعفر (1380) فلسفه حقوق مدنی، ج 1، تهران: کتابخانه گنج دانش.
حائری، مسعود (1373) تحلیلی از ماده 10 قانون مدنی (اصل آزادی قراردادی)، تهران: سازمان انتشارات کیهان.
سیاه بیدی کرمانشاهی، سعید (1399) «نقدی بر رای وحدت رویه 794»، فصلنامه نقد رأی، دوره 9، شماره 31، صص 87-108.
شهیدی، مهدی (1381) اصول قراردادها و تعهدات، تهران: انتشارت مجد.
قبولی در افشان، سید محمد مهدی و محسنی، سعید (1391) نظریه عمومی بطلان در قراردادها (مطالعه حقوقی در نظام حقوقی ایران و فرانسه)، چاپ اول، تهران: جنگل.
 قنواتی، جلیل، صفری، اسفندیار (1399) «نسبت اصل صحت و فساد با ماده 10 قانون مدنی و اصل آزادی قراردادی»، مجله جستارهای فقهی و اصولی، سال ششم، شماره 18، صص 181-206.
کاتوزیان، ناصر (1374) قواعد عمومی قراردادها، ج 1، تهران: شرکت سهامی انتشار.
کاتوزیان، ناصر (1380) قانون مدنی در نظم کنونی، چاپ سیزدهم، تهران: انتشارات دادگستر.
کاتوزیان، ناصر (1385) قواعد عمومی قراردادها، ج 2، تهران: شرکت سهامی انتشار.
کریمی، عباس (1381) «شروط تحمیلی از دیدگاه قواعد عمومی قراردادها»، مجله پژوهش‌های حقوقی، بهار و تابستان 81، دوره 1، شماره 1، صص 82-75.
محقق داماد، سید مصطفی (1388) نظریه عمومی شروط و التزامات، تهران: مرکز نشر علوم انسانی.
 جعفری هرندی، مهشید (1399) مبانی ممنوعیت‌های قانونی در معاملات و ضمانت اجرای نقض آن‌ها، رساله دکتری، دانشگاه خوارزمی.
ب.عربی
اراکی، محمدعلی (1375) اصول الفقه، قم: موسسه در راه حق.
انصاری، مرتضی (1422) فرائد الاصول، ج 3، قم: مجمع الفکر الاسلامی.
حسینی مراغی، میرفتاح (1418) العناوین، ج 2، قم: موسسه النشر العلوم الاسلامی
حکیم، سید محسن طباطبایى (1416) مستمسک العروة الوثقى، چ 11، قم: مؤسسة دار التفسیر.
حکیم، سید محسن طباطبایى (بی تا) نهج الفقاهة، قم: انتشارات 22 بهمن.
خمینی، سید روح اله (1367) تهذیب الأصول، قم: انتشارات دارالفکر.
خمینى، سید روح اله (1421) کتاب البیع، ج 2، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى قدس سره.
خمینى، شهید، سید مصطفى موسوى (1418) الخیارات، ج 1، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى قدس سره.
خویی، ابوالقاسم (1417) مصباح الفقاهه فی المعاملات، ج 2، قم: انصاریان.
صدر، سید محمد باقر (1408) دروس فی علم الاصول، حلقه اول و دوم، مجمع الشهید آیت الله الصدرالعلمی.
طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم (1376) سوال و جواب، محقق: محقق داماد، سید مصطفی، تهران: مرکز نشر علوم اسلامی
طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم (1419) العروه الوثقی (المحشی)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم (1429) تکلمه العروه الوثقی، بیروت: دارالصفوه.
فاضل لنکرانی، محمد (1378) معتمدالاصول تقریرات درس امام خمینی، تهران: موسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی.
مراغى، سید میر عبدالفتاح بن على حسینى (1417) العناوین الفقهیة، ج 2، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
مغنیه، محمدجواد (1980) علم أصول الفقه فی ثوبه الجدید، قم: مکتبه الزهراء.
مکارم شیرازی، ناصر (1380) الربا و البنک الاسلامی، چاپ اول، قم: مدرسه الامام علی ابن ابیطالب.
یزدى، سید محمد کاظم طباطبایى (1421) حاشیة المکاسب (للیزدی)، ج 1، قم: مؤسسه اسماعیلیان، دوم.
 
ج. انگلیسی
Rolland, Louise (2006) “Qui Dit Contractuel, Dit Juste”, McGill Law Journal, Vol. 51, No 3,